ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

اینجا از دغدغه های روزانه ام می نویسم، به طبع بیشترشان خانمانه است تا عمومی، اما هیچ منعی برای ورود آقایان نمی بینم، غیر از اینکه هنگام کامنت گذاشتن رعایت حدود را داشته باشند...

>

تویی پایان ویرانی

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۳ ب.ظ

شب اول لیالی قدر است. از مراسم احیاء برگشته ایم و همزمان که سحری را آماده میکنم تلوزیون را روشن میکنم تا دعای سحر را گوش دهیم. مراسم احیاء حرم امام رضا هنوز تمام نشده. همین که چشمم می افتد به مردی که رو به ضریح دست به سینه ایستاده و به حضرت سلام میکند دلم پر میزند... آرزو میکنم که ای کاش مشهد بودم... صبح که از خواب بیدار میشوم بسیج دانشجویی برایم پیام داده که اگر مایلید برای ارودی مشهد ثبت نام کنید... با دوستان هماهنگ میکنم ثبت نام کنیم و قرار میگذاریم که اگر توی قرعه کشی اسم هر سه مان در آمد راهی شویم.

شب دوم لیالی قدر است ، کنار مرقد شهدای گمنام دعای جوشن میخوانم که رفیق جان مشهدی ام پیام میدهد که توی حرم به یادم است، بال در میآورم... مگر میشود بهتر از این؟!


شب ۲۷ ام رمضان است، از بسیج دانشجویی پیام می آید همسفر گرامی برای ثبت نام نهایی و تحویل مدارک بروم دانشگاه، باورم نمیشود، چندبار پیام را میخوانم، شاید بیشتر از ۱۰ بار...دوستم می گوید آقا طلبیده ات، اما از آن جمع سه نفره فقط اسم من در آمده، 'او ' راضی نمیشود تنها بروم و فاصله ی خوشحالی تا بد حالی همین چند ساعت میشود... هی با خودم واگویه میکنم مگر میشود آقا دعوتت کند و تو نه بیاوری... این وسط به اویی هم که با نرفتن من میرود توی لیست فکر میکنم، چقدر خوشحال میشود وقتی میبیند دعایش براورده شده....


آخرین اذان ماه رمضان را که گفتند بغضی میپبچد توی وجودمان، کم کم این سفره هم برچیده میشود، روز آخر ماه رمضان از عجیب ترین روزهاست، مخصوصا وقتی خدا دلش خواسته مهمانی سی روزه باشد، دلش خواسته یک روز بیشتر عبادتش کنیم و این بهترین لحظه است که خدا دلش خواسته باشد یک روز بیشتر تورا در حال عبادت ببیند، غم و شادی این عید هم میرود جزو روزهای دست نیافتنی زندگیمان، الهی که چیزی بیش از گشنگی و تشنگی نصیبمان شده باشد و باز فرصت بندگی نصیبمان شود...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۶
ناردخت

نظرات  (۷)

۲۶ تیر ۹۴ ، ۲۲:۴۲ صحبتِ جانانه
آخی
چه قدر آقا دوستت داشته خواهر
همینکه دعوت شد به این قشنگی خودش خیلی قشنگه...
و چقدر امتحان جالبی بوده
اویی که اطاعت امرش بر تو واجبه بهت می گه نرو سمتی که دلت پر می کشه...

عاقبتت بخیر

بسی درخواست دعا
حلول ماه شوال و عید سعید فطر رو بهتون تبریک میگم
۲۷ تیر ۹۴ ، ۰۰:۱۲ پلڪــــ شیشـہ اے
ان شاءالله از راه بی گمانی ی سفر و دعوت دوتایی از جانب آقا نصیب و روزی تون. :)
۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۰:۴۶ واقعیت سوسک زده
ان شاء الله مشهد هم هر چه زودتر دو نفره نصیبتان شود ...
۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۹:۴۹ پلڪــــ شیشـہ اے

سلام بانو جانم :)

 

عیدتون مبارک باشه عزیزم

نماز روزه هاتون قبول

 

+ ی خواسته و خواهشی داشتم

+ قراره یک کار فرهنگی برای دانشجویان جدیدالورود انجام بشه، به کمک و همراهی تون :) نیاز داریم.

+ یک پرسشنامه هست که اگرلطف کنید آدرس ایمیلتون رو برام بفرستید، میفرستم روی ایمیل تون و با لطف اوستا کریم و همّت شما ان شاءالله به جاهای خوبی برای پر شدن این پرسشنامه برسیم. :)

سلام
زیارتتون قبول
۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۹ ماسال نیوز
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی