ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

اینجا از دغدغه های روزانه ام می نویسم، به طبع بیشترشان خانمانه است تا عمومی، اما هیچ منعی برای ورود آقایان نمی بینم، غیر از اینکه هنگام کامنت گذاشتن رعایت حدود را داشته باشند...

>

کسی هست وقت رفتن من اشک بریزه؟!

دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۴۹ ق.ظ

نشسته ایم توی فرودگاه و منتظریم پرواز  مسافرمان بشیند روی زمین، چشمم می افتد به خانواده ایی که آن طرف تر برای بدرقه آمده اند، با یک نگاه داستان را می فهمی، دختر خانواده ی ایرانی ، شده است عروس خانواده ی چشم بادامی. موقع خداحافظی پدر و مادر و پسر چشم بادامی لبخند به لب از همه جدا می شوند، دختر اما، توی آغوش کسی شانه هایش می لرزد، آغوششان طولانی می شود، چند نفر دیگر هم اشک می افتد توی چشمشان اما آن دو...


من گاهی آدم حسودی می شوم، حسود می شوم وقتی تنهای تنها می شوم،  وقتی توی تمام دنیا کسی را ندارم که وقتی دلم حرف زدن دخترانه - خواهرانه خواست، وجودش آرامشم باشد. وقتی کسی را ندارم که با دنیای خودم شریکش کنم. خواهری نیست که کلی خاطره ی مخصوص به خودمان را داشته باشیم، که وقت عروس شدنش/شدنم بشینیم و از آرزوهای بچگی هایمان حرف بزنیم، که یک دنیای صورتی ساخته باشیم برای خودمان و رازهایمان را ریخته باشیم تویش، خواسته هایمان را ریخته باشیم تویش، حرف های خصوصی مان را، من حتی گاهی غصه ی بچه های نداشته ام را هم می خورم که دلشان میگیرد وقتی کسی را ندارند که خاله ی واقعی شان باشد ..


شاید چون خواهری نداشتم یاد نگرفتم چگونه دوست نزدیکی برای خودم دست و پا کنم، و وقت هایی که به سینه امنی نیاز دارم، تنهایم...



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۲۲
ناردخت

نظرات  (۳)

وقتی خواهرم ازدواج کرد و رفت شهر دیگه تازه فهمیدم و فهمیدیم چقدر به هم عادت داشتیم چقدر هم دیگر را دوست داشتیم . چقدر حرف نگفته برای هم داشتیم ....
الان حست را درک می کنم.
پاسخ:
این حرف های نگفته
این حس های خاص بعد از دور شدن از چیزی یا از دست دادن اون چیز
این یادته گفتن های پشت تلفن
این خیره شدن به عکس ها
این دوست داشتن هایی که بعدا عمقش رو متوجه می شی گاهی آدم رو تا مرز جنون می کشونه...

من خیلی دوست دارم اینارو داشته باشم...
من خیلی زیاد دوست دارم...
این نوشته عین دغدغه های من بود ، مثل تو همین غصّه ی خواهرنداشتن را
همیشه توی ذهنم مرور کرده ام
و زمان های زیادی هم به خاله نداشتن بچّه های نداشته ام فکرکرده ام...!
:-)
پاسخ:
:)
آدم های هستن که می تونن خیلی به آدم نزدیک بشن، اما همیشه جای اون خالیه...
مطمئنم بی من گریه خواهد برادرم...امّا نه پیش من!
پاسخ:
جنس رابطه خواهر و بردار خیلی متفاوت و فوق العاده است
اصلا آدم عاشق همین نزدیکی های بی کلام و حس هایی که نه بیان میشه نه حتی ظاهرا دیده میشه اما خیلی خیلی ملموسه میشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی