یک تار سپید بین موهای قهوه ای...
دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۱۴ ق.ظ
توی آینه چیزی باعث شد نگاهم ثابت بشه، نه سایه روشن بود، نه ته مانده ی رنگی ، نه خطای دید، یک عدد تار موی سپید جایی بین یک مشت موی قهوه ایی، نمی دونم آدم های دیگه از دیدن تار موی سپید دچار چه حسی می شن ، اما دل ِ من گرفت، غمگین شدم، انگار که چیز مهم و با ارزشی رو از دست داده باشم..
امروز من در نیمه ی 24 سالگی اولین تار موی سپیدم رو دیدم، به روزهای رفته فکر می کنم، به اینکه چه چیز هایی ارزش این رو داشت که به خاطرش موم سپید شه..
زندگی به طور هنرمندانه ایی برنامه ریزی شده...
امروز من در نیمه ی 24 سالگی اولین تار موی سپیدم رو دیدم، به روزهای رفته فکر می کنم، به اینکه چه چیز هایی ارزش این رو داشت که به خاطرش موم سپید شه..
زندگی به طور هنرمندانه ایی برنامه ریزی شده...
۹۲/۰۷/۲۲