* تو زیستن در لحظه ها را بیاموز
يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ب.ظ
عادت ها دست و پا گیرند، گاهی مجبور می کنند رفتارت و حتی فکر و حرفت خارج از کنترل باشد، بشود فعل غیر ارادی، دست و بالت را ببندد، محدودت کنند. بعضی عادت ها چهارچوب می شوند، حتی وقتی بخواهی هم مطابق آن عمل نکنی حس نامطلوبی نمی گذارد پایت را از آن چهارچوب فراتر بگذاری، اسمش وجدان نیست، در اکثر مواقع ترس و راحت طلبی است که مجبورت می کند قالب پیش فرض را تیک بزنی و معادل آن حشر و نشر کنی.
زندگی برای آنکه از رنگ و لعاب نیافتد باید پر باشد از چهارچوب شکنی، پرباشد از پا فرانهادن، پر باشد از تجربه ی نو، در تنگنای چهارچوب ، بال و پر، حس و حال پرواز را نمی تواند چیزی بیش از حد کلیشه تصور کند، محدود شده ای به قفس خودت، به عادت های خودت، به چگونه بودن برای تحسین شدن، چگونه بودن برای نهی نشدن، تو دلت می لرزد برای آنکه آنی نباشی که همیشه بوده ایی، که جور دیگری دیده شوی، که.. اما ته دلت، هر لحظه می خواهد کتاب قانونت نخ نما تر شود،...
نوشتن در قالب قبل، خود را محدود و مجبور کردن به چهارچوبی بود که مدت هاست پایم از آن فراتر رفته است، گرچه شروعی دوباره و کسب تجربه ی نو هیچ ضمانتی بر بهتر بودن اوضاع ندارد اما هرچه که باشد از درجا زدن بر چیزی که دیگر تعلقی در تو نسبت به آن نیست مسلما خیلی بهتر است. و حال این من هستم، همان آدم با زندگی در قالبی نو!
* بار دیگر شهری که دوست داشتم، نادر ابراهیمی
زندگی برای آنکه از رنگ و لعاب نیافتد باید پر باشد از چهارچوب شکنی، پرباشد از پا فرانهادن، پر باشد از تجربه ی نو، در تنگنای چهارچوب ، بال و پر، حس و حال پرواز را نمی تواند چیزی بیش از حد کلیشه تصور کند، محدود شده ای به قفس خودت، به عادت های خودت، به چگونه بودن برای تحسین شدن، چگونه بودن برای نهی نشدن، تو دلت می لرزد برای آنکه آنی نباشی که همیشه بوده ایی، که جور دیگری دیده شوی، که.. اما ته دلت، هر لحظه می خواهد کتاب قانونت نخ نما تر شود،...
نوشتن در قالب قبل، خود را محدود و مجبور کردن به چهارچوبی بود که مدت هاست پایم از آن فراتر رفته است، گرچه شروعی دوباره و کسب تجربه ی نو هیچ ضمانتی بر بهتر بودن اوضاع ندارد اما هرچه که باشد از درجا زدن بر چیزی که دیگر تعلقی در تو نسبت به آن نیست مسلما خیلی بهتر است. و حال این من هستم، همان آدم با زندگی در قالبی نو!
* بار دیگر شهری که دوست داشتم، نادر ابراهیمی
۹۲/۰۷/۱۴