ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

اینجا از دغدغه های روزانه ام می نویسم، به طبع بیشترشان خانمانه است تا عمومی، اما هیچ منعی برای ورود آقایان نمی بینم، غیر از اینکه هنگام کامنت گذاشتن رعایت حدود را داشته باشند...

>

یک شهر در به در شده است از حضورِ تو**

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ق.ظ
با احتساب امروز، دو سالی می شود که من و او هم راه و هم دل شده ایم، اما وقتی به آنچه میان من و اوست دقیق می شوم می بینم بعید است زمان این باهم بودن دو سال باشد، گاهی فکر می کنم او قبل از بودنم با من بوده است و خدا تکه ای از وجودم، قلبم، را در وجود او و تکه ای ای از وجود او ، قلبش، را در وجود من قرار داده که این چنین پیوندی بینمان شکل گرفته، و هر روز که پیش تر می رویم دلگیر روزهایی می شوم که بی حضور مادی او گذشته، جایش خالی است بین تمام عکس های یک نفره و چند نفره ام، بین تمام اتفاق های خوب و بد زندگی ام، پشت هر لبخندی ، پشت هر اشکی ، پشت هر بایدی، پشت هر ای کاشی...

من ٍ عاشق کتاب های نادر ابراهیمی فکر نمی کردم مرد زمینی ام، بشود محمد ِ مردی در تبعید ابدی، بشود گالان و آلنی و حتی قلیچ بلغای آتش بدون دود و من بشوم سولماز و مارال و آی تکین. انسان گاهی چیزی را آرزو می کند که به نظرش خیلی است اما نمی داند خدا بهتر از آن را هم می تواند بدهد و برای من او را خواست...



* آن روزها که تازه عقد کرده بودیم، هرکسی سعی می کرد چیزی از زندگی اش را به ما یاد دهد، کاری که یا خودشان انجام داده بودند و به نتیجه خوب رسیده بودند، یا انجام نداده بودند و حسرت می خوردند که ای کاش از اول آن کار را انجام داده بودند، دوستی می گفت نمازهایتان را با هم بخوانید، او بشود امام و تو ماموم و البته که من امام بودن او را قبول داشتم، یکی می گفت توی هر وضعیت روحی بودید، روزی یک خط قرآن بخوانید، قرار بگذارید هر چه بود ، هر حالی بینتان حاکم بود این یک خط قرآن خواندن در کنار هم را از دست ندهید، آن یکی می گفت هیچ وقت نگذارید سکوت بینتان فاصله بیندازد و ..  این را هم از زندگی من به شما که هنوز پیوند آسمانی تان شکل نگرفته، مهریه ام را برای تضمین خوشبختی مان گذاشتم 14 سکه به اضافه تهیه دو جهیزه برای دخترانی که به خاطر نداشتن آن نمی توانند ازدواج کنند، آن بخش اول را بعد از خطبه ی عقد به او بخشیدم اما بخش دومش را قرار گذاشتیم زمانی که به استطاعت مالی رسیدیم خیلی بیشتر از آن را از او مطالبه کنم....

**عنوان بیتی از امید صباغ نو
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۲۵
ناردخت

نظرات  (۱۲)

۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۳۵ کمی بودن ...
چقدقشنگ..... ان شالله همیشه خوشبخت باشین 
چه نکته های خوبی یادم دادی... 

پاسخ:
ممنون دوست خوبم:)
احسنت...
خسته نباشید...
پاسخ:
سلامت باشید، ممنون
سلام
چه عنوان عالی انتخاب کردین:)
چیزهای خیلی خوبی بهتون یاددادن وممنون ازشماکه به ماهم یاددادین

یاعلی
پاسخ:
سلام دووستم من، ممنون، واقعا اتفاق هایی خوبین که اگه تو زندگی بیوفتن زندگی رو زیبا تر می کنند
۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۵۲ بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
بسیار تبریک:)
پاسخ:
بسیار ممنـــــون :)
۲۷ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۰۶ مهدی شریفی
سلام.
وقتی به روزهای پایانی نزدیک می شویم
خودت بیا و ببین...
مؤمن با سلاح بیا
(سلاح مؤمن اشک اوست)
(سلاح مؤمن دعای اوست)
پاسخ:
سلام...

یا زهرا.. خودش یک روضه می شود همین اسم...
۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۷ بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام و رحمت خدا بر شما بزرگواران

با مطلب جدید در وبلاگ در مسیر زن بودن در خدمت شما هستیم

با آرزوی توفیقات روز افزون برای شما


http://dar-masire-zan-boodan.blog.ir/


پاسخ:
سلام دوست بزرگوارم، ممنون:)
تا چند روز دیگه امسالم تموم می شه ؛ خوب یا بد ، تلخ یا شیرین ، سخت یا آسون ! ولی از اون گذشته ، سر سفره های هفت سینتون موقع تحویل سال ،  برای ماهم دعا کنید .

سلام
بله واقعا
سلام
فعلاً اجازه بدید ننویسم و نگم
اذیت می شید خواهر خوبم
۰۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۵۳ واقعیت سوسک زده
ان شاء الله عاقبت بخیر بشوید
سلام
این چند روز خیلی دوست داشتم مطلبم گره بخورد به گیسوان سپید رقیه خاتون
و امروز خورد
الحمدلله
دعوتید
با اشک از خودتون پذیرایی کنید
سلام
نام بلندتان جاویدان و همیشه در کنار هم خوشبخت زندگی کنید و عاقبت بخیر باشید.

سال نو شما و «او» ی محترمتان هم مبارک و فرخنده ان شاالله سال پیش رو بهترین سالی باشد که تا الان داشته اید.
پاسخ:
ممنون دوست نازنینم:)
۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۱۱ دانشجوی کلاس اول دبستان
سلام

ان شالله در پناه حضرت زهرا پیروز موفق باشید.

احتمالا آقاتون "چراغها را خاموش می کنند"
پاسخ:

سلام، انشالله...

 

متوجه نشدم، شاید چون کتاب خانم پیرزاد و نخوندم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی