ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.

ناردخت

اینجا از دغدغه های روزانه ام می نویسم، به طبع بیشترشان خانمانه است تا عمومی، اما هیچ منعی برای ورود آقایان نمی بینم، غیر از اینکه هنگام کامنت گذاشتن رعایت حدود را داشته باشند...

>

یه چیزی توی چشماته...

پنجشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۴ ق.ظ

قبل تر ها که توی خانه ی پدری بودم  و سوژه ی عکاسی مان مامان و بابا بودند، همیشه حسودیم می شد به آنها که چرا این همه خوش عکس اند، چرا در هر حالت و هر لباس و هر حس و حالی ازشان عکس بگیریم، عکسشان قشنگ می شود و یک چیز دوست داشتنی از آب در می آید ، اما عکس های خودمان با اینکه کلی قبلش مقدمه چینی می کردیم و کلی به خودمان میرسیدیم و حتی ادکلن هم می زدیم که شاید تاثیری داشته باشد، بعد هم کلی روتوش و تمیز کاری، با این حال چیز دندان گیری نمی شد. اما این روزها که خودم شده ام سوژه ی لنز های "او" تازه می فهمم دلیل خوش عکس بودن مامان و بابا چیست. آن ها هیچ وقت نگاهشان به گردی لنز پیش رویشان نبود، محبت نگاهشان به ما بود که عکس های قشنگی میساخت از آنها...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۰۹
ناردخت

نظرات  (۷)

عزیزم
چه قشنگ 
چه ناب ...
:)
پاسخ:
ممنون بانو جان
عشق گلواژه ی هستی است.
پاسخ:
درست میفرمایید بانو جان...

سلام
آخی چه قشنگ:)
پاسخ:
سلاام:-) خوش اومدى .. اما آدرس وبلاگتو اشتباه گویا تایپ کردى
آفرین
حظ کردم از حس خوبی که در بیان و قلم تان موج می زنند...


پاسخ:
ممنون جناب ترخون:-)
خدای من ناردخت را از عشق نگیر !
پاسخ:
اى جان, الهى آمین الهى آمین:-)
دلم برات تنگ شده سوژه عکسهاى او :)
سرى به تو بزن
پاسخ:
منم دلم برات تنگ شده توی عزیزم...:)
۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۳۵ واقعیت سوسک زده
مثل دستپخت مامانا که هیچ غذایی طعمشونو نداره ...
پاسخ:
اوهوم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی